زندگی هزار چرخ میخورد، اما جایی که بخواهی فرود میآیی. ستیا کلانتری اروپا را گشته و سفرهای زیادی را برای گردشگران ایرانی در قاره سبز برگزار کرده است، اما تصمیم میگیرد با همسرش به ایران برگردد تا گردشگری روستایی را در این سرزمین پیگیری کند. او به ایانا میگوید: مدرک کارشناسی مدیریت جهانگردی را از دانشگاه علامه گرفتم و دورههای تورلیدری را شرکت کردم. پس از آن ارشد اکوتوریسم گرفتم و جستهگریخته تورهایی را به شکل شخصی برگزار میکردم. مهاجرت به ایتالیا و اقامت در رم باانگیزه ادامه تحصیل در رشته اقتصاد و کارآفرینی باعث شد تا این بانوی کارآفرین با گردشگری روستایی در اروپا آشنا شود، کلانتری دراینباره بیان میکند: در ایتالیا روی برنامههای سفر گردشگران ایرانی کار میکردیم و انواع تورها را در جنوب ایتالیا برگزار کردیم.
او میافزاید: برای گسترش و توسعه فعالیتها در این زمینه یک گروه تشکیل دادیم تا در شهرهای مختلف اروپا خدمات ارائه دهیم و همین باعث شد تا تورهای آمستردام، زوریخ، ژنو، شهرهای مختلف اسپانیا و... را برگزار کنیم. کلانتری از فعالیتهایش در آن دوره بهعنوان یک تجربه موفق یاد میکند و میگوید: شبکهای کار کردن و ارتباط تیمی ازجمله نقاط موفق این کار بود. زندگی در ایتالیا و برگزاری تورهای مختلف روستایی در اروپا بهویژه فلورانس، این فعال حوزه گردشگری را با توریسم کشاورزی و پتانسیلهای آن برای توسعه روستایی در ایران آشنا کرد. ازاینرو ستیا کلانتری و همسرش چمدانهایشان را بستند و به کشور بازگشتند.
بررسیهای او نشان داد مهمترین چالش در ایران درراه توسعه گردشگری کشاورزی به فقدان زیرساختها بازمیگردد. کلانتری میافزاید: آموزش گام اول برای این کار است. ما باید به کشاورزان آموزش میدادیم تا ضمن نگهداشت بافت سنتی خود، اندک تغییراتی در آن برای رفاه گردشگران ایجاد کنند که نمونه آن سرویسهای بهداشتی است. تعریف مسیر گردش در کوچهباغها و بافت روستایی و ایجاد شبکه میان کشاورزان از دیگر کارهایی است که در این باره باید انجام میشد. او ادامه میدهد: خوشبختانه در ایران سردرختی و نگهداشتن بخشی از محصول پس از برداشت یک رویه است که از آن میتوان در موضوع گردشگری کشاورزی بهره گرفت. بااینحال انتخاب وسیله نقلیه در کنار حفظ امنیت باغها مسئلهای بود که باید چالشهای آن را برطرف میکردیم.
کلانتری در پاسخ به این سوال که برای اروپاییها چه باغهایی جذابتر است که آن را در برنامه سفر خود بگنجانند؟ میگوید: پسته و زعفران جزو اولویتهای گردشگران اروپایی است. انگورچینی، برداشت خشکبار و گردو چینی از دیگر محصولاتی است که برای توریستهای خارجی خوشایند است. همچنین بااینکه آنها کشت به شیوه سنتی را درست نمیدانند، اما برایشان جذابیت دارد که کشاورزی را در ایران مشاهده کنند. کلانتری شرح میدهد فارغ از گردشگری کشاورزی، صیادی سنتی ایران هم یک جاذبه گردشگری دیگر برای توریستها بوده است، او عنوان میکند: در بوشهر ما ماهیگیری و صیادی را بررسی کرده و پتانسیلهای آن برای گردشگری را ارزیابی کردیم. بااینحال گرفتن مجوزهای لازم چنان سخت بود که این ایده را کنار گذاشتیم.
کلانتری اضافه میکند: با گشتن در شهرهای مختلف، به زنجان، سرزمین اجدادیمان بازگشتم. سازمان میراث فرهنگی روستای درسجین را به ما معرفی کرد و در حال حاضر در این روستا در حال فعالیت برای توسعه گردشگری کشاورزی هستیم. او با اشاره به اینکه اقامتگاههای گردشگری در زنجان وضع مناسبی ندارند، میگوید: بسیاری از مردم با وعده وام برای اقامتگاهها خانههایشان را به شکل ضعیفی آماده کرده و درخواست گرفتن وامدارند. ازاینرو انجام یک پایلوت درست میتواند آن را به سایر مناطق نیز تسری دهد. کلانتری در پاسخ به این سوال که چه مشکلاتی داشتید؟ بیان میکند: مسئولان عموماً از دانش کافی در حوزه گردشگری آگاه نبوده و تجربهای در این زمینه ندارند. همین امر سبب شده است جلسههای زیادی بدون یک خروجی مشخص برگزار شود. انتظار بسیاری از فعالان این است که اگر کاری برای بخش خصوصی و افراد علاقهمند انجام نمیشود، چوب لای چرخ آنها نیز نگذارند.