بخش اعظم كشاورزی در كشور ما به صورت سنتی اداره میشود. با این وجود، پس از اجرای قانون هدفمندی یارانهها و قیمتگذاری كودهای شیمیایی، پتانسیل حركت به سمت كشاورزی ارگانیك دوچندان شده است. در بسیاری از باغهای كشور این توانایی وجود دارد كه به سمت كشاورزی ارگانیك بروند. در حال حاضر بسیاری از باغها همچون انار به صورت بالفطره ارگانیك هستند و تنها مقداری تغییر میتواند آنها را به سمت ارگانیك شدن سوق دهد. البته باید به این مساله هم توجه داشت كه امروز یكی از مهمترین نقاط ضعف بخش كشاورزی كشور سنتی بودن آن است و اینكه ارتباط مناسب بین كشاورز و بازار مصرف برقرار نیست. این در حالی است كه اگر بخش قابل توجهی از جوانان تحصیلكرده در این قسمت فعالیت كنند، میتوانند زنجیره را تكمیل و كشاورزان را به بازار متصل كنند.
در حال حاضر كشاورزان كشور ارتباط بسیار كمی با بازار دارند و معمولا محصول خود را به صورت مستقیم به دلال میدهند و به همین دلیل هم ضربه میخورند. با توجه به جذابیتهایی كه در حوزه كشاورزی ارگانیك وجود دارد، اگر جوانان و به ویژه اقشار تحصیلكرده به این حوزه وارد شوند، میتوانند بازوی كمكی كشاورزان سنتی باشند. در كشاورزی ارگانیك از طریق لیبلگذاریهایی كه انجام میشود، مبدا محصولات مشخص و ارتباط میان كشاورز و بازار مصرف تسهیل میشود. بنابراین خلاء ارتباط میان تولیدكننده و بازار مصرف در سبك كشاورزی ارگانیك با وجود كشاورزان و فعالان جوان پر میشود.
تدابیر حمایتی برای ارگانیككاران
در این میان نقاط ضعف متعددی هم وجود دارد كه ورود به این حوزه را با مشكلات متعددی همراه میكند. در این خصوص گلایه اغلب كشاورزان ارگانیك كشور این است كه سازوكار حمایتی در این زمینه وجود ندارد. در كشور ما چند گروه وارد كشاورزی ارگانیك میشود. یك گروه تاجران هستند و بر اساس نیاز تجارت بینالمللی به سمت كشاورزی ارگانیك میآیند. گروه دیگر، تفكر ارگانیك دارند. این افراد در بسیاری از موارد با ضرر هم كار میكنند. تفكر این گروه افراد را به سمت كشاورزی ارگانیك كشانده است. گروه بعدی كه شاید دسته اعظم كشاورزان ارگانیك را شامل میشود، كشاورزان خردهپا هستند. مشكل اصلی در این بخش نبود حمایتهای لازم است.
هرچه هم این افراد خوب كار كنند، در سالهای اول با توجه به اینكه باغات و مزارع آن ها به نهادههای شیمیایی وابستگی داشته، افت عملكرد خواهند داشت. این امر باعث میشود كه انگیزه كمتری برای آن ها باقی بماند. چراكه بحث نخست در این میان اقتصاد است و اگر اقتصاد كشاورزان تامین نباشد، به این سمت نمیآیند. البته باید به كشاورزان هم حق داد. كشاورزی كه تمام زندگی او در یك سال بر اساس زمینی كه در اختیار دارد اداره میشود، نیازمند حمایتهایی است كه بتواند در این زمینه با انگیزهتر كار كند. موضوع حمایت مستلزم این است كه دولت به صورت غیرمستقیم تمهیداتی برای این بخش بیاندیشد.
به عنوان مصادیقی از این نوع حمایتها میتوان به موارد متعددی اشاره كرد. در بخش كشاورزی ارگانیك هزینهای با عنوان هزینه بازرسی و هزینه صدور گواهینامه وجود دارد كه این بازرسی و صدور گواهینامه توسط شركتهای خصوصی زیر نظر استانداردهای منطقهای و یا جهانی ارائه میشود. تركیه به منظور حمایت از كشاورزان ارگانیككار خود این هزینهها را متقبل میشود. ما انتظار نداریم كه در كشور ما دولت چنین كاری را انجام دهد. اما انتظار داریم حمایتهایی به صورت غیرمستقیم در نظر گرفته شود. شاید لزومی نداشته باشد كه دولت هزینههای بازرسی را متقبل شود اما در طرف مقابل میتواند خرید تضمینی محصولات ارگانیك را در نظر بگیرد. همچنین دولت میتواند بازارهای محلی را ارتقا دهد تا كشاورز بتواند محصول ارگانیك خود را به صورت مستقیم به دست مصرفكننده برساند. اگر دولت بتواند ارتباط بین كشاورز و بازار مصرف را تسهیل كند، بزرگترین كمك را به او كرده است.
بیم و امید بازاریابی محصولات ارگانیك
گاهی اوقات این موضوع با تردید مطرح میشود كه آیا كشاورزی ارگانیك در كشور پتانسیلی برای بازاریابی دارد و یا حتی امكان صادرات در این حوزه فراهم است. خوشبختانه در حال حاضر آگاهی عمومی نسبت به محصولات ارگانیك نسبت به گذشته به میزان قابل توجهی افزایش یافته است. به عنوان مثال، در سال ۱۳۸۷ نخستین نمایشگاه ارگانیك در تهران برگزار شد. از آن زمان به بعد در بازار ارگانیك تفاوتهای زیادی ایجاد شد. در حال حاضر مشتریان ثابتی برای محصولات ارگانیك وجود دارد. به ویژه در شهرهای بزرگ مانند تهران، مشهد، اصفهان و تبریز این استقبال بیشتر است. امروزه خرید بسیاری از شهروندان صرفاً براساس آگاهی از ارگانیك بودن محصولات است. این روند رفته رفته رو به افزایش است و انتظار میرود كه بر این اساس بازار ارگانیك هم رو به گسترش باشد.
البته این بازار تنها به بازار داخلی محدود نمیشود و در حوزه صادرات هم میتوان صاحب بازار شد. در حوزه بینالمللی بازار جهانی به سمتی در حال حركت است كه تولیدكننده محصولات ارگانیك و تاجران ملزم به ارائه گواهینامه هستند. یكی از مهمترین گواهینامهها هم در این بین گواهینامه ارگانیك است. به ویژه اروپاییها كه از بزرگترین مصرفكنندگان ارگانیك هستند بیشتر روی سلامت خودشان سرمایهگذاری میكنند تا پزشكی. بنابراین محصولات ارگانیك در جهان بازار بسیار خوبی دارد. به ویژه حوزه گیاهان دارویی به خوبی به سمت كشاورزی ارگانیك در حال حركت است و قابلیت خوبی هم در كسب بازارهای بینالمللی دارد.
كاربرد دانش بومی در كشاورزی ارگانیك
باید به این نكته واقف بود كه كشاورزی ارگانیك حوزه نوینی از كشاورزی است. این در حالی است كه كشاورزی در ایران اغلب به صورت سنتی انجام میشود. همین امر ما را در حركت به سمت كشاورزی ارگانیك با چالشهایی مواجه میكند و در زمینه بسترهای دانشی لازم برای توسعه و ترویج كشاورزی ارگانیك در كشور خلاءهایی وجود دارد. سن كشاورزی در ایران تقریباً بالاتر از میانسالی است و همیشه در پذیرش فناوری از سوی كشاورزان مقاومت وجود دارد. خوشبختانه با توجه به اینكه بسیاری از گروهها به سمت كشاورزی ارگانیك روی آوردهاند، گروههایی هم به منظور مشاوره در این حوزه در حال شكلگیری است كه این گروه بسیار كمككننده خواهند بود. شاید امروز خلاءهایی وجود داشته باشد اما در عین حال گروههایی از كشاورزان را هم داریم كه مروجانی در حوزه جهاد كشاورزی در میان آنها حضور دارند تا خلاهای موجود را پر كنند.
همان طور كه كشاورزی ما سنتی است، بسیاری از روشهای مورد استفاده در كشاورزی هم مبتنی بر دانش بومی خودمان است. دانش بومی ما در بخشهای مختلف مانند مدیریت آفات، علفهای هرز و... كاربرد دارد. به عنوان مثال در شمال كشور برای كشت برنج ارگانیك از اردك به منظور از بین بردن علفهای هرز استفاده میشود. این دانش بومی متعلق به خودمان است. مواردی از این دست بسیار وجود دارد كه بر مبنای دانش بومی است و میتواند در كشاوزی ارگانیك هم مورد استفاده قرار گیرد. بنابراین چنین دانشی در كشاورزی ما نهادینه است و شاید باید آن را به نوع دیگری به كشاورز عرضه كنیم.
در عین حال، با وجود همه مزیتهایی كه برای كشاورزی ارگانیك در كشور برشمرده میشود اما باز هم نمیتوان با مرزبندی دقیقی مدعی شد كه چند درصد از كشاورزی ایران قابلیت ارگانیك شدن را دارد. چندین سال است كه در بخشهای خصوصی و دولتی استفاده از كود و سم فرهنگسازی شده است تا عملكرد بهبود پیدا كند. در بسیاری از موارد به جاهایی پا میگذاریم كه تصور میكنیم بكر است اما قوطی سم را در آنجا میبینیم. بنابراین پاسخ به این سوال كه چند درصد از كشاورزی ایران میتواند ارگانیك شود بسیار دشوار است. شاید بتوان در این زمینه یك دستهبندی كرد. در باغات كشور بهتر میتوانیم وارد حوزه كشاورزی ارگانیك شویم. همچنین در حوزه گیاهان دارویی پتانسیل بالایی داریم. به این دلیل كه گیاهان دارویی كشور اصلاحنشده هستند و هنوز وابستگی چندانی به نهادههای شیمیایی ندارند كه ورود به كشاورزی ارگانیك را دشوار كند.
الزامات فرهنگی ترویج كشاورزی ارگانیك
كشاورزی ارگانیك هم از جنبه زیست محیطی و هم از جنبه ارتقای سلامت جامعه حائز اهمیت است و باید مصرف محصولات ارگانیك به عنوان یك فرهنگ عمومی ترویج شود. در این زمینه به الزامات فرهنگی هم نیاز خواهیم داشت اما در خصوص فرهنگسازی مشكلی اساسی وجود دارد. فصل اول كشاورزی ارگانیك اعتمادسازی است. به این معنا كه باید اعتماد دوجانبه بین تولیدكننده و مصرفكننده ایجاد شود. واژه ارگانیك واژه جالب توجهی است و به هر فروشگاهی كه مراجعه كنید میبینید كه دست كم یك محصول از این واژه به راحتی استفاده میكند. اولین مشكلی كه در این شرایط ایجاد میشود، این است كه اعتماد را خدشهدار میكند. در بسیاری از موراد اصول ارگانیك با تولید سنتی بسیار متفاوت است و به همین دلیل نمیتوان روی هر محصولی اسم ارگانیك گذاشت. گرچه ممكن است میان تولید ارگانیك و تولید سنتی در برخی موارد همپوشانی وجود داشته باشد اما این طور نیست كه هر تولید سنتی الزاماً ارگانیك باشد.
متاسفانه تا به امروز در حوزه فرهنگسازی در كشاورزی ارگانیك بسیار ضعیف عمل كردهایم. ما هنوز این تفكر را داریم كه محصولی كه به صورت سنتی تولید میشود، ارگانیك است. محصول ارگانیك الزامات قانونی هم دارد و بنابراین هر محصولی كه به صورت سنتی تولید شده است را نمیتوان ارگانیك نامید. اگر قرار است در این زمینه فرهنگسازی انجام دهیم، باید این كار را از پایه و مدارس دنبال كنیم. البته در حال حاضر تعدادی مدارس محیط زیستی ایجاد شده است اما تعداد آنها محدود است. اگر بتوانیم موضوع كشاورزی ارگانیك را وارد مدارس كنیم و كودكان را از پایه با كشاورزی ارگانیك آشنا كنیم، بستر برای ایجاد بسیاری از تغییرات آماده خواهد شد. بسیاری از خانوادهها در حال حاضر آمادگی استفاده از محصول ارگانیك را دارند اما اطلاعرسانی لازم در این زمینه وجود ندارد. هیچ تبلیغی در حوزه محصولات ارگانیك در صدا و سیما نمیبینیم و حتی سایر رسانهها هم به صورت محدود به این موضوع پرداخته میشود. از این نظر با كشورهای اروپایی كه در مصرف محصولات ارگانیك پیشرو هستند بسیار فاصله داریم.
تغییر الگوی مصرف با اعتماد متقابل تولیدكننده و مصرفكننده
نكته مهم دیگر این است كه باید اعتماد متقابل بین تولیدكننده و مصرفكننده ایجاد شود. چراكه نوع محصول ارائه شده و رضایت مصرفكننده میتواند بسترسازی شكلگیری چنین اعتمادی باشد و الگوی مصرف را تغییر دهد. هرچند از نظر ظاهر محصول نمیتوان تشخیص داد كه ارگانیك است یا خیر؛ اما مولفههایی برای شناسایی محصول ارگانیك وجود دارد. مهمترین مولفه برای تشخیص یك محصول ارگانیك گواهینامه آن است. استفاده از واژه ارگانیك بار حقوقی به همراه دارد كه متاسفانه این مساله در كشور ما رعایت نمیشود. وقتی كسی ادعا میكند محصول او ارگانیك است، باید فرآیندی را از آمادهسازی زمین تا زمانی كه محصول به سر سفرههای مردم میآید طی كرده باشد.
در كشور ما شركتهایی وجود دارند كه نقش بازرسی و صدور گواهینامه محصولات ارگانیك را بر عهده دارند. هر گواهینامه، تولیدكننده محصول ارگانیك را ملزم به رعایت مولفههایی میكند كه روی بستهبندی نمایان است. به عنوان مثال لگوی ارگانیك هم در استاندارد داخلی و هم در استاندارد بینالمللی روی محصولات ارگانیك درج میشود. استاندارد داخلی زیر نظر سازمان ملی استاندارد تدوین شده كه ترجمهای از یك راهنما برای كشورهای درحال توسعه است. بهترین راه برای شناسایی محصول ارگانیك همان لوگو و لیبل ارگانیك است كه تحت كنترل و بازرسی قرار میگیرد. البته قطعاً تخلف و فریب دادن حتی در محصولات ارگانیك هم وجود دارد اما به دلیل اینكه این محصولات كنترل میشوند، درصد تخلف در آنها بسیار كمتر است. در كشور ما هیج ارگانی نظارت روی برخی محصولات ندارد. همان طور كه عنوان كردم بسیاری از فروشگاهها محصولات خود را با عنوان ارگانیك عرضه میكنند در حالی كه استانداردهای ارگانیك در تولید آن محصول رعایت نشده است. چنین مثالی مصداقی از یك فریب است كه میتواند اعتماد مصرفكننده را از بین ببرد.
متاسفانه در كشور ما در این زمینه شناخت وجود ندارد. مصرفكننده باید این آگاهی را داشته باشد كه محصولی ارگانیك است كه لگو و لیبل ارگانیك را دارد. شاید نقش حمایتهای دولتی در این مورد هم پررنگ باشد. اگر دولت قوانین بازدارندهای را برای افرادی كه از عنوان ارگانیك استفاده میكنند در نظر بگیرد، میزان تخلفات در این زمینه كاهش خواهد یافت و مردم مطمئنتر از محصولات ارگانیك گواهینامهدار استفاده خواهند كرد. حركت به سمت كشاورزی ارگانیك روندی است كه در سراسر دنیا دنبال میشود و در ایران هم این پتانسیل وجود دارد تا با تدابیر حمایتی و فرهنگسازی، كشاورزی ارگانیك بیشتر ترویج شود تا هم از منابع و نهادهها بهتر محافظت و هم سلامت مصرفكننده را در سطح بالاتری تامین كنیم.