از جنگ جهانی دوم تغییرات زیادی از نظر تولید و تجارت پنبه صورت گرفته و در بسیاری از کشورها از قبیل کشورهای آمریکای لاتین که قبلا در آنجا تولید این محصول به مقدار ناچیزی بوده، افزایش زیادی در تولید حاصل شده است؛ و این کشورها از مهمترین تولیدکنندگان مواد فیبری بازار جهانی شدهاند. برخی از کشورهای دیگر از قبیل هندوستان، پاکستان و ترکیه نیز که قبلا به مقدار مورد نیاز خود پنبه تولید میکردند، هماکنون جزء صادرکنندگان مهم این محصول بهحساب میآیند. در طول دههی ۶۰ - ۱۹۵۰، میزان تولید پنبه در آمریکای لاتین و خاور نزدیک بسیار زیاد بوده و قسمت اعظم آن در مناطق خشک و نیمهخشک این کشورها تولید شده است.
تقریبا نصف پنبه ی تولیدی، در اثر افزایش سطح زیر کشت و نصف دیگر در اثر افزایش عملکرد بوده است. در کشور شوروی سابق نیز سطح وسیعی از دریای خزر تا مرز چین زیر کشت پنبه برده شده و ازبکستان به تنهایی ۶۷ درصد کل تولید پنبه در شوروی را به خود اختصاص داده بود. این کشور در دورهی خود پس از آمریکا و چین مقام سوم را از نظر تولید در اختیار داشت. در چین نیز چنین وضعی صادق بوده است. البته تغییر اساسی که در این مورد صورت گرفته، این است که تمایزی که به طور سنتی برای کشورهای تولید کننده و کشورهای مصرفکننده وجود داشت کاملا از بین رفته است. کشورهایی مانند هندوستان، پاکستان و مصر که قبلا قسمت اعظم پنبهی خود را صادر میکردند، هماکنون دارای صنایع نساجی مربوط به خود هستند و از رقبای بازار صنایع نساجی محسوب میشوند.
از طرفی دیگر کشورهایی که دارای صنایع پیشرفته نساجی هستند، از جمله ایتالیا و اسپانیا که قبلا تمامی مواد خام مورد نیاز خود را وارد میکردند، هماکنون این گیاه را به صورت فاریاب، بهخصوص در مناطق مدیترانه کشت میکنند؛ واضح است که کشورهایی که خود هم تولیدکننده و هم سازنده نساجی هستند، بر کشورهایی که تنها تولید کننده و یا سازنده هستند ارجحیت دارند.
افزایش تولید پنبه در سطح جهانی مصادف با افزایش تولید فیبرهای مصنوعی بود. در بسیاری از موارد، مواد مصنوعی جایگزین پنبه شدهاند و تنها در طول دههی ۱۹۵۰ تا ۱۹۶۵ مصرف مواد فیبری در بازار جهانی از ۷ به ۲۱ درصد افزایش پیدا کرده، در حالی که مصرف پنبه از ۷۴ درصد در سال ۱۹۳۹ به ۶۳ درصد در سال ۱۹۶۱ کاهش یافته است. البته در سال ۱۹۶۱ سهم پنبه از نظر مصرف فیبر در سطح جهان هنوز تقریبا دو برابر سهم مجموع فیبرهای طبیعی و مصنوعی بود. علیرغم کاهش نقش پنبه از نظر مصرف فیبر در سطح جهانی مقدار پنبهای که همه ساله به بازار عرضه میشود رو به افزایش است و علت این امر میتواند در رابطه با افزایش جمعیت جهان، بالا رفتن سطح زندگی، افزایش شهرنشینی و نیز مصارف متعددی که پنبه دارد و مواد سنتزی نمیتوانند جایگزین آن شوند، باشد.
پنبه دارای بعضی خصوصیات است که هیچ ماده مصنوعی نمیتواند با آن رقابت نماید و این خصوصیات عبارتاند از قابلیت شستشو، دوام، استحکام در حالتی که مرطوب و خشک است، قدرت انتقال بخار، ثبات شیمیایی، نرمی و انعطاف. خصوصیات دیگری نیز که در اثر کاربرد پژوهش حاصل گردید و این خصوصیات در فیبرهای طبیعی دیگر وجود نداشت، عبارتند از مقاومت در برابر آتشسوزی و پوسیدگی و خسارت حشرات.
هیچ نوع تولیدات دیگری مانند پنبه وجود ندارد که برای مصرف در اقلیمهای گرم مناسب باشند. پشم رطوبت را جذب میکند ولی به سادگی آن را از بدن به هوا منتقل نمیکند و رطوبت در آن باقی میماند. مواد سنتزی اصلا رطوبت را جذب نمیکنند؛ در حالی که پنبه قابل نفوذ نسبت به هوا و رطوبت است؛ رطوبت را جذب میکند و به سرعت خشک میشود. به همین دلایل، نود درصد لباسهایی که در اقلیم های گرم پوشیده میشود از پنبه ساخته میشوند. بنابراین نیاز پنبه در سطح جهانی در حال گسترش است و تولید پنبه در مناطق خشک و نیمه خشک از اهمیت برخوردار است.