با آغاز سال تحصیلی جدید و شروع سرزندگی کودکانمان در محیط مدرسه، در جهت ارتقا و رشد فکری و مسئولیتپذیری اجتماعی و کار گروهی، مغتنم شمرده شد در اینجا به نقش آموزش دبستانی در توسعه بخش کشاورزی اشارهای شود. بخش کشاورزی در هر جامعهای بهلحاظ نقش انکارناپذیر آن در تولید مواد غذایی، امنیت غذایی و استقلال سیاسی، یک بخش با اهمیت و استراتژیک محسوب میشود. در کشورهای درحالتوسعه این بخش از ابعاد دیگر مانند اشتغال، ارزآوری و وجود جمعیت شایانتوجه روستایی، اهمیت مضاعفی را در برنامهریزیهای توسعهای اعم از میانمدت و بلندمدت مییابد. ازاینروست که در کشور ما سیاستهای مختلفی برای ارتقای شاخصهای آن در برنامههای توسعه در نظر گرفته شده است. یکی از این سیاستها، توجه به آموزش در بخش کشاورزی است.
آموزش عبارت است از هرگونه تجربهای که منتهی به تغییر در افراد شود و دامنه این تغییرات هم از گستردگی خاصی برخوردار است که با توجه به اهداف آموزش ممکن است از افزایش آگاهی شروع شده و به پذیرش روش جدید و اجرای آن منتهی شود. بهعبارت دیگر آموزش، به مدرسهرفتن یا هر تجربهای اطلاق میشود که ضمن تغییر در رفتار، مهارت یا طرز تلقی و تفکر برای افزایش توان اکتسابی فرد در زمینههای مختلف باعث پرورش قوای جسمانی و روحی او میشود. بنابراین آموزش را میتوان هرگونه فعالیت یا تدبیر از پیش طرحریزیشده که هدف آن آسانکردن یادگیری در یادگیرندگان است، تعریف کرد.
با توجه به رویکرد و اهداف آموزش و اهمیت بخش کشاورزی، آموزش کشاورزی در مدارس مورد توجه قرار گرفت. در اتریش از سال ١٨٦٩، قانونی تصویب شد که به موجب آن، هر مدرسه روستایی از باغچه برخوردار شود، سپس این قانون در اروپا توسعه یافت، بهنحوی که در سال ١٩٠٥ بیش از صد هزار مدرسه روستایی در اروپا از باغچه برای کشت محصولات کشاورزی بهره میگرفتند.
دلایل ضرورت ارائه آموزش کشاورزی در دوره دبستان را میتوان در شش محور خلاصه کرد:
۱) دسترسی افراد جامعه به منابع علمی از طریق ماهواره، اینترنت و ... آسان شده و دانشآموزان از اطلاعات علمی نسبتا خوبی برخوردارند، ولی از تجربه کافی برای عملیکردن دانستههای خود برخوردار نیستند، بنابراین در دوره دبستان میتوان امکان تجربهاندوزی را برای آزمودن این تجارب فراهم کرد.
٢) دانشآموزان را با فرصتهای شغلی مواجه کرد، که این امر آنان را نسبت به انتخاب و تصمیمگیری آینده شغلی خود یاری میکند.
٣) هدایت بخش کشاورزی باید بهدست کسانی باشد که آموزشهای لازم را از پایینترین سطح شروع کردهاند. تجربه «هدایت» و آموزشهای «پرورش مدیر» در سطح دبستان بسیار مؤثرتر است.
٤) تربیت دانشآموزان برای سازگاری با دنیای درحالتغییر، مورد تأکید است، بنابراین آموزش کشاورزی در دبستان میتواند فرصتی برای یادگیری دانشآموزان دبستانی باشد.
٥) آموزش و ایجاد انگیزه برای رشد و کمال، همراه با راهکارهای «حل مسئله» در آموزش کشاورزی توان اندیشیدن، مسئلهیابی و مشکلگشایی دانشآموز را ارتقا میدهد. (١٩٩٠,Townsend).
٦) با توجه به بحرانهای مختلف موجود و پیشِروی توسعه پایدار بخش کشاورزی، ضرورت دارد که کودکان با مشکلات بخش آشنا شده تا در رفتارهای آنان نسبت به حفظ و صیانت از منابع طبیعی و محیط زیست و جلوگیری از هدررفت محصولات غذایی تغییراتی حاصل شود. مطالعات انجامشده در جهان نشان میدهد که آموزش کشاورزی در دبستان توانسته است تأثیر مثبتی بر توسعه پایدار بخش کشاورزی داشته باشد.
کاسلین (٢٠١١) در تحقیق خود اشاره کرده است که اکثر معلمان برنامههای مزرعه در مدرسه را مؤثر بر اقتصاد محلی و محیط زیست دانسته که اثرات مثبتی را بهدنبال داشته است. طبق نتایج این تحقیق برنامه مزرعه در مدرسه باعث شده که آموزش کودکان درباره تغذیه سالم و غذای سالم افزایش یافته، آموزش کشت گیاهان و تولید مواد غذایی را به کوکان آموخته و ارتباط قوی میان جامعه محلی، مدارس و کشاورزان برقرار کند. تجارب جهانی دراینباره نشان میدهد که پرداختن به موضوع آموزش کشاورزی در مدارس میتواند یکی از راهکارهای توسعه پایدار کشاورزی با فرهنگسازی رفتار انسان توسعهیافته دوستدار طبیعت از همان زمان کودکی باشد.