یک دکترای مهندسی منابع طبیعی مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی لرستان گفت: پنج نظریه متداول شامل تنشهای محیطی و ارگانیسم های ثانویه، تغییر اقلیم، اکولوژیکی، آلودگی هوا و عومال مستعدکننده، شروع کننده و مشارکت کننده در راستای عوامل زوال جنگلها وجود دارد.
آرش دریکوندی در گفتوگو با ایسنا اظهار کرد: ناحیه رویشی زاگرس با تحت پوش قرار دادن ۱۱ استان کشور، حدود یکسوم جمعیت کشور و بیشاز نیمی از دام های کشور را در خود جای داده است و ۳۰ درصد از کل نزولات، ۴۰ درصد از آبهای جاری، ۳۳ درصد از آبهای سطحی و ۴۰ درصد از مساحت جنگلهای کشور معادل پنج میلیون هکتار را به خود اختصاص داده و به دلایل متعدد اجتماعی ـ اقتصادی، سیاسی و بومشناختی، از عرصههای کلیدی و راهبردی کشور به شمار میآید.
وی ادامه داد: با توجه به شکل گرفتن تمدنهای کهن ایران باستان در جنگلهای این ناحیه، میتوان به اهمیت آن در معیشت مردم محلی از گذشتههای دور پی برد.
دریکوندی افزود: ۹۳ درصد جنگلهای این منطقه دارای فرم پرورشی شاخه زاد هستند و میزان رویش در هکتار کمتر از یک مترمکعب در سال است، به طور کلی روی خاکهای با منشاء تشکیلات آهکی و PH قلیایی، فاقد آبشویی، آهک و رس استقرار دارند.
این دکترای مهندسی منابع طبیعی مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی لرستان عنوان کرد: این جنگلها ضمن بهبود کیفیت اقلیمی، بیشترین تأثیر را در تأمین آب، تعدیل آب و هوا و تعادل اقتصادی و اجتماعی در کشور دارند.
وی با اشاره به اینکه گونه بلوط در بیشتر نقاط زاگرس به صورت غالب است، بیان کرد: می توان گفت جنس بلوط مشخص کننده سیمای ظاهری این جنگلهاست و بلوط ایرانی در قسمتهای مرکزی، جنوبی و جنوب شرقی زاگرس گونه غالب را تشکیل میدهد.
دریکوندی ادامه داد: در سالیان اخیر یکیاز رخدادهای تلخی که در جنگلهای زاگرس در حال رخ دادن است و هر روز بر وسعت آن افزوده میشود، زوال یا خشکیدگی جنگل است، به طوریکه براساس آخرین آمارهای رسمی سازمان جنگلها، مراتع و آبخسزداری کشور بین سالهای ۱۳۸۰ تا ۱۳۹۳ خورشیدی، در حدود یک میلیون و ۳۵۰ هزار هکتار یا به عبارتی سطحی برابر با ۲۵ درصد از این جنگلها دچار زوال شدهاند.
این دکترای مهندسی منابع طبیعی مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی لرستان تصریح کرد: این پدیده با عنوان زوال بلوطهای غرب، بیشتر رایج است اما واقعیت این است که بیشتر گونههای درختی و درختچهای ناحیه رویشی زاگرس ازجمله بنه، شن، بادام زاگرسی، زالزالک، ارس و حتی بعضی از گونههای بوتهای و مرتعی مانند گون گزی نیز با این پدیده درگیر هستند.
وی افزود: زوال بومسازگان جنگلی زاگرس یک پدیده چند بعدی، پیچیده و ملی است و تنوع عوامل تأثیرگذار بر این پدیده در مناطق مختلف، قضاوت و برنامهریزی برای آنرا بسیار مشکل کرده است و هنوز به طور کامل دلایل زوال جنگلها مشخص نشده و کلیه نظریههای مطرح شده بر اثرگذاری مجموعهای از عوامل زنده تأکید میکنند.
دریکوندی افزود: پنج نظریه متداول در راستای عوامل زوال جنگلها وجود دارد که از آنها میتوان به نظریه تنشهای محیطی و ارگانیسم های ثانویه، تغییر اقلیم، اکولوژیکی، آلودگی هوا و عومال مستعدکننده، شروع کننده و مشارکت کننده اشاره کرد.