منظور از پتانسیل عملکرد، تولید محصول در شرایط بدون تنش است، یعنی مزرعه به هیچوجه با کمبود رطوبت و عناصر غذایی رویارو نشود، آفتها و بیماریها یا وجود نداشته و یا در کنترل کامل باشند، مزرعه دچار سرمازدگی، خوابیدگی و سایر عوارض نامطلوب نشود و محصول در محیط بهطور کامل سازگار کشت شده باشد. بیشینهی عملکردی که برمبنای تابش خورشیدی دریافت شده، به وسیلهی سایهانداز گیاهی (Crop canopy) و بازده تبدیل آن به انرژی بالقوهی شیمیایی (ماده خشک) و شاخص تخصیص مادهی خشک به دانه (شاخص برداشت) محاسبه و تعیین میشود را پتانسیل تئوری (نظری) عملکرد مینامند. فرمول این محاسبه ازین قرار است: Y=Q×I×Ɛ×H
که در آن Q مقدار کل تابش خورشیدی موجود در طول فصل رشد؛ I جزئی از Q که به وسیلهی سایهانداز گیاهی دریافت میشود؛ Ɛ بازده کلی فتوسنتز گیاه زراعی (بازده تبدیل انرژی تابشی به مادهی خشک گیاهی) و H شاخص برداشت، یعنی بخشی از مادهی خشک تولیدی که به اندامهای قابل برداشت (دانهها) تخصیص مییابد، میباشد.
ارزیابی پتانسیل تئوری عملکرد گندم، کار چندان سادهای نیست. واویلف (Vavilov) دانشمند روسی، در سال ۱۹۴۰ میلادی بیشینهی ممکن عملکرد گندم را ۳.۵ تن در هکتار برآورد کرد، در حالی که اکنون میانگین عملکرد مزارع گندم در برخی کشورهای اروپای غربی نظیر انگلستان از دوبرابر آن رقم هم بیشتر است (۷.۶ تن در هکتار). امروزه فیزیولوژیستهای غلات با استفاده از فرمول بالا عملکرد دانهی ۲۰ تن در هکتار را به عنوان پتانسیل تئوری عملکرد گندم پیشنهاد میکنند. تاکنون نزدیکترین رقم تولید گندم در هکتار به این برآورد ۱۵.۷ تن در هکتار از یک مزرعهی پنج هکتاری در انگلستان به دست آمده است.
در آمریکا تاکنون بالاترین میزان تولید در هکتار، ۱۴.۱ تن در هکتار از یک سطح دو هکتاری در واشینگتن بهدست آمده است. در ایران در سال ۱۳۷۰ گندمکار نمونهای در استان آذربایجان شرقی از یک سطح ۶ هکتاری ۱۲.۸۳ تن در هکتار گندم برداشت کرد. در سال ۱۳۸۰ نیز گندمکار نمونه دیگری در استان فارس در یک مزرعه ۶هکتاری از هر هکتار ۱۲.۸۲ تن در هکتار گندم (رقم چمران) برداشت کرد.