الهام باقریراد؛ متخصص بیولوژی / روزنامه شرق
از مواردی که اخیرا در هر محفل علمی و غیرعلمی راجع به آن نظریهپردازی شده، بحث بیوتکنولوژی و محصولات تراریخته است. اولین چیزی که درباره این علم و محصولات تراریخته به چشم میخورد، ارائه تعریف اشتباه از آن است. محصولات تراریخته، دستکاریشده ژنتیکی نیستند، بلکه محصولات اصلاحشده ژنتیکی هستند. وقتی از واژه دستکاری استفاده میشود، ناخودآگاه ذهن به این سمت میرود که در طبیعت یک موجود زنده اختلال ایجاد شده است. درحالیکه با پیشرفت علم، بشر به این توانایی رسیده که روند طبیعی رشد و تکامل موجودات زنده را تسریع کند و یک اتفاق طبیعی ولی بسیار کند را (که شاید قرنها طول بکشد)، طی یک روش کاملا طبیعی و زیستپسند، تسریع کند تا انسان و محیط زیست از فواید آن بهرهمند شود.
موجودات تراریخته یا اصلاحشده ژنتیکی، به موجوداتی گفته میشود که ژنهایی از منابع متنوع (بالقوه از هر موجود زندهای در جهان) با استفاده از روشهای دیانای نوترکیب به آنها منتقل شده است تا صفتی مطلوب مانند کیفیت برتر محصول یا مقاومت به تنشهای زیستی و تحمل تنشهای غیرزیستی را در آنها ایجاد کند. این صفات مطلوب اغلب در گونه موردنظر وجود ندارد، بنابراین انتقال آنها از طریق روشهای سنتی منتفی است.
یکی از نمایندگان محترم مجلس در مخالفتهای خود گفت: «زیان این محصولات از مواد مخدر هم خطرناکتر است». چنین مقایسهای اساسا بیانگر سلطه احساس و سلیقه بر احتجاجهای علمی است و راه را بر هرگونه بررسی و مواجهه مبتنی بر منطق میبندد. با توجه به کمبود منابع و رشد روزافزون جمعیت دنیا، بشر با استفاده از راهکارهای علمی و روشهای نوین به فناوریهایی دست یافت که پاسخگوی نیاز غذایی جمعیت رو به فزونی باشد و از طرف دیگر نیز به حفظ منابع و ذخایر طبیعی کمک کند.
محصولات تراریخته یکی از صدها دستاورد بشر در قرن حاضر و حاصل از علم بیوتکنولوژی است و این مزیت را نسبت به دیگر روشهای سنتی کشاورزی دارد که با کمترین استفاده نهادهها (مانند کود و سموم) هم تولید محصول را افزایش و هم هزینههای تولید را کاهش دهد. طبق نتایج حاصل از پژوهشهای گسترده در مجامع علمی بینالمللی، استفاده از سموم شیمیایی در سیستمهای کشاورزی سنتی، عامل مهمی در بیماریهای اعصاب است. بررسیها نشان میدهد آفتکشهای ارگانیک متداول روتنن و پاراکوات به بیماری پارکینسون منجر میشود. بنابراین از طرفی، با توجه به افزایش بیماریهای مهلک و کشنده در قرن حاضر و ازبینرفتن منابع پایه و از طرف دیگر، افزایش بیرویه جمعیت جهان، بیوتکنولوژی و محصولات تراریخته، فرصتی نوین به جامعه بشری بخشیده است. بنابراین برخلاف شایعات موجود و طبق آمار مستند و رسمی، از سال ١٩٩٦ تا سال ٢٠١٥، مجموعا دو میلیارد هکتار از اراضی جهان با موفقیت در ٢٨ کشور، سالانه زیر کشت محصولات تراریخته رفتهاند.
براساس اسناد موجود، مهمترین عامل افزایش سطح زیر کشت محصولات تراریخته در کشورهای در حال توسعه، بهویژه کشورهای آفریقایی، خشکی ویرانگری است که در کشور آفریقایجنوبی رخ داد و به کاهش ٧٠٠ هزارهکتاری زمینهای کشاورزی آنها منجر شد و درنتیجه قاره آفریقا به دلیل لزوم مبارزه با خشکسالی و نجات صنعت کشاورزی خود، از جنبه کشت محصولات تراریخته مقاوم به خشکی پیشرفت کرد. این موضوع بر ادعاهای بیاساس که فقط کشورهای در حال توسعه و فقیر به کشت محصولات تراریخته میپردازند و کشورهای توسعهیافته کشت این محصولات را ممنوع کردهاند، خط بطلان میکشد. در تأیید این مطلب و طبق آمار موجود در سال ٢٠١٥ میلادی در ایالات متحده آمریکا، پیشرفتهای زیادی از جنبههای مختلف در مورد محصولات تراریخته صورت گرفته است. در آمریکا مجوز رهاسازی چند محصول تراریخته جدید صادر شد. چندین محصول تراریخته جدید از جمله سیبزمینی با نام تجاری Innate و سیب با نام تجاری Arctic تجاریسازی (یعنی کشت در سطح وسیع و برای استفاده مردم) شد. کلزا با نام تجاری SU بهعنوان اولین محصول غیرتراریخته که ژنوم آن ویرایش شده بود، تجاریسازی شد. مجوز تولید ماهی آزاد تراریخته بهعنوان اولین جانور تراریخته که به مصرف غذای انسان میرسد، صادر شد. تحقیق و توسعه فناوری قدرتمند ویرایش ژنوم به نام CRISPR افزایش پیدا کرد. اولین ذرت تراریخته مقاوم به خشکی به مقدار زیادی مورد پذیرش قرار گرفت. سطح زیر کشت ذرت تراریخته با نام تجاری Drought Gaurd که اولینبار در سال ٢٠١٣ در ایالات متحده آمریکا کشت شد، ١٥ برابر شد و از ٥٠ هزار هکتار در سال ٢٠١٣ به ٨١٠ هزار هکتار در سال ٢٠١٥ رسید که نشاندهنده پذیرش زیاد این محصول بین کشاورزان است.
ذرت تراریخته مقاوم به خشکی، در قالب پروژه WEMA در قاره آفریقا در سال ٢٠١٧ با همکاری دولتها و بخش خصوصی به چند کشور منتخب اعطا و کشت خواهد شد. بیوتکنولوژی دانش طلایی قرن حاضر، یکی از کلیدیترین فناوریهای امروز بشریت است که طی کمتر از ٢٠ سال، چنان تحول شگرفی در همه عرصههای زندگی انسان ایجاد کرده و همگان زبان به تحسین آن گشودهاند. این علم در مدت کوتاهی نحوه زیست را دگرگون میکند؛ تحولی که حتی مخالفان نیز نتوانستهاند آن را انکار و همه ابعاد آن را نفی کنند. در همین راستا و براساس قانون تصویبشده مجلس جمهوری اسلامی مصوب سال ١٣٩٥ و برنامه ششم توسعه، دولت موظف به تأمین امنیت غذایی و نیل به خودکفایی در محصولات اساسی زراعی، دامی و آبزی به میزان ٩٥ درصد تا پایان سال ۱۴۰۰ شد منتها سؤالی که در اینجا مطرح است، اینکه دولت چگونه باید تا پنج سال آینده، کشور را در زمینه تأمین مایحتاج غذایی بالغ بر ٨٠ میلیون نفر جمعیت به خودکفایی برساند؟ درحالیکه ایران در طی سالهای ۱۳۹۲-۱۳۹۱ و در دولت قبل واردکننده کنجاله سویا (١,٨٢٧ میلیارد دلار)، دانه ذرت دامی (١.٥٢٦ میلیارد دلار)، روغن خام سویا (٧٦٥.٦ میلیون دلار) و دانه سویا بود که حدود ٩٠ درصد این روغنهای خوراکی و خوراک دام وارداتی به کشور، تراریخته بودهاند! آمار خود گویای این مطلب است که شعار خودکفایی بهتنهایی راهحل رسیدن به مقصود نیست، چراکه این مهم در دولتهای گذشته محقق نشده و نخواهد شد اگر ما همچنان به سیستمهای کشاورزی قدیمی و سنتی دلخوش باشیم.
بیوتکنولوژی در سالهای آتی نقش حیاتیتری در امنیت غذایی، دارویی و نظامی جهان ایفا خواهد کرد و قطعا آینده از آنِ کشورهایی خواهد بود که در این زمینه تواناییهای علمی و عملی خود را گسترش دهند. توسعه در شرایط فعلی جهان، بدون دستیابی به فناوریهای پیشرفته امکانپذیر نیست. تفاوتی که امروز بین جهان در حال توسعه و جهان توسعهیافته وجود دارد، براساس سرمایه، حجم تجارت، منابع طبیعی و حتی تجهیزات صنعتی نیست، بلکه معیار اصلی تفاوت، سطح برخورداری از فناوریهای پیشرفته است.