امروزه بسیاری از پروتئینهای دارویی مانند انسولین، فاکتور ۸ انعقاد خون، هورمونهای رشد و غیره از طریق فناوری تراریخت تولید میشود. با استفاده از فناوری تراریخت گیاهانی تولید شدهاند که ارزش غذایی بیشتری دارند یا مقاوم به یک سری از آفتها هستند. شاخص ترین کاربردهاى دستورزى ژنتیکى، کاهش مشکلات بخش کشاورزى خواهد بود؛ بخشى که 38 درصد خشکى ها را در بر مىگیرد و زیستگاه و زیست بومهاى طبیعى را اشغال مى کند. غلات اصلاح ژنتیکى شده مىتوانند به صورت کارآمدتر تولید شده به نحوى که بخشى از این زمینها به صاحب اصلى آن که طبیعت است، بازگرداند.
ایستادن در صف مخالفان این دستاوردهای مهندسى ژنتیک بر مبناى هوادارى از فلسفه غذاهاى ارگانیک است که ناشى از یک برداشت ساده است: هر چه طبیعى است خوب است و هر چه مصنوعى است، بد. مهندسى ژنتیک در نظر کشاورزان ارگانیک غیرقابل قبول است فقط به خاطر اینکه دستاوردهاى آن از آزمایشگاه بیرون مىآید. به طور مثال «چارلز مارگولیس» سخنگوى صلح سبز شاخه آمریکا مى گوید: «ما فکر مىکنیم Enviropig فرانکشتاینى در لباس مبدل است».
از لحاظ فنى هر گیاه یا جانور حاصل از انتخاب انسان در بین موتاسیونهاى اتفاقى در طبیعت هم ممکن است ایجاد شود. پرتوهاى پرانرژى کیهانى کروموزومها را به قطعات کوچک مىشکنند و آنها دوباره به طور اتفاقى به یکدیگر متصل مىگردند. بدین طریق طبیعت برخى اوقات نسخههایى از ژن ها را خلق مى کند که قبلاً وجود نداشتهاند. کارهاى آزمایشگاهى تفاوتهایى با آنچه طبیعت انجام مىدهد، دارند، دانشمندان مىتوانند تغییرات ظریف و دقیقى در DNA موجودات ایجاد کنند، این موضوع در مورد تحقیقات دانشمندان کانادایى نیز صدق مىکند. به طور مثال آنها یک ترکیب جدید مولکول DNA ایجاد کرده اند که وقتى در داخل جنین خوك قرار گیرد، باعث تولید Enviropig مىشود که توانایى ترشح آنزیم آزادکننده فسفر را در بزاقش دارا است.
نتایج به دست آمده هیجان انگیز بوده است، خوك هاى جدید مى توانند تمامى فسفر مورد نیاز خود را از خوراك معمول دام تامین کنند و نیازى به افزودن مکمل هاى غذایى که امروزه دامداران به طور فزاینده اى از آنها استفاده مى کنند، نیست. این عملیات میزان فسفر موجود در فضولات دام را تا 75 درصد کاهش مى دهد. البته آزمایش قانع کننده اى لازم است که نشان دهد یک فعالیت مهندسى ژنتیک و محصول حاصل از آن براى انسان خطرناك نیست. دانشمندان مى توانند موارد کار را با فنونى که به آنها امکان آزمایش و مقایسه ساختار و عمل تک تک ژن هاى یک جانور را مى دهد، انجام دهند. مزیت افزوده شده به Enviropig یک آنزیم اضافى در بزاق آن است که به طور طبیعى در میلیاردها باکترى موجود در دستگاه گوارش هر انسان وجوددارند؛ بنابراین Enviropig براى مصرف انسان به اندازه خوك هاى غیرتغییر یافته ژنتیکى بى خطر است.
کشاورزان ارگانیک مدعى هستند که رهیافت هاى آنان در کشاورزى کاملاً طبیعى بوده و براى محیط زیست بسیار بهتر از زراعت به قول آنها سنتى است. تعریفى که کمیسیون اروپا از کشاورزى ارگانیک ارائه مى دهد به این صورت است: «بهره بردارى از فنونى در کشاورزى که به زیست بوم هاى پایدار و کاهش آلودگى محیط زیست کمک مى کند. «حال اگر فکر مى کنید که کشاورزان ارگانیک Enviropig یا هرگونه جاندار اصلاح ژنتیکى شده دیگر را که آلودگى محیط زیست را کاهش مى دهند بپذیرند، سخت در اشتباه هستید. حال اگر کشاورزان سنتى شروع به پرورش Enviropig کنند، مزارع پرورش خوك ارگانیک آلودگى بسیار بیشترى نسبت به آنان ایجاد خواهند کرد و در این صورت سازمان هاى حفاظت از محیط زیست وارد عمل خواهند شد و مزارع ارگانیک را تعطیل خواهند کرد.
باید اذعان کرد که از نظر بهداشتى هم کشاورزى ارگانیک ارزش قابل توجهى ندارد. مصرف کنندگان تمایل دارند محصولات ارگانیکى اى را خریدارى کنند که همان گونه که در تبلیغات ادعا مى شود بدون استفاده ازآفت کش هاى شیمیایى تولید شده باشند. این یک تصور اشتباه است، کشاورزان ارگانیک از Rotenone استفاده کنند که مورد دوم با بیمارى پارکینسون مرتبط است. استفاده از این مواددر مزارع ارگانیک پذیرفته شده است، چرا که این مواد در طبیعت وجود دارند. Pyrethrin توسط نوعى گل داوودى (Chrysanthemum) تولید مى شود و Rotenone از یک نوع انگور محلى هندى به دست مى آید. واقعیت این است که تمامى آفت کش هاى مرسوم مورد استفاده در کشاورزى سریعاً از بین مى روند و خطرناچیزى براى مصرف کنندگان دارند، اما حساسیت به غذاهاى طبیعى سالانه جان صدها کودك را مى گیرد. غذاهاى دست ورزى شده ژنتیکى تا حد زیادى مى توانند این خطرات احتمالى را کاهش دهند.
«الیوت هرمان» دانشمند آمریکایى در پروژه اى که در وزارت کشاورزى آمریکا انجام شد، موفق به تولید نوعى سویا با میزان حساسیتزایى پایین شده است. این دانشمند موفق شده است، ژن مسئول 65 درصد ازموارد آلرژى زایى سویا را از کار بیندازد. دانشمندان دیگرى نیز خاموش کردن ژن هاى مسئول حساسیتزایى بادام زمینى و میگو را گزارش کرده اند. اگر این محصولات به بازار بیایند، سویا و بادام زمینى ارگانیک خطرات بیشترى نسبت به این محصولات براى سلامت انسان خواهند داشت.